تحولات لبنان و فلسطین

دفاع از حرم و نجات مسلمانان مظلوم جهان از دست آدم خوار های تکفیری نیز از این امر مستثنی نیست، از این رو اگر به دنبال این هستیم که این عمل ما نیز یکی از مصادیق عمل صالح بوده و به عنوان ذخیره ای برای آخرت ثبت شود، می بایست خالی از احساسات و به دور از شهرت طلبی و ریا کاری باشد.

مقابله در برابر سناریوی رعب و وحشت

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تبیان ، یکی از مصیبت ها و گرفتاری های کشورهای اسلامی در جهان کنونی، تحمیل جنگ های نیابتی بر آنان است. کشورهای غربی و استکباری برای سیطره و اضمحلال دول اسلامی، به جای اینکه خود با هزینه های سنگین نظامی و تسهیلاتی وارد جنگ با مسلمانان شوند، با شناخت چالش های موجود در جهان اسلام، فتنه ای گسترده از تفرقه و اختلاف و درگیری را در این سرزمین ها مدیریت نموده و گروه های تکفیری و افراطی، که در اتاق های فکر آمریکایی صهیونیستی سازمان دهی شده اند را به جان جوامع اسلامی می اندازند؛ تا اینکه بتوانند با یک برنامه دقیق و از پیش طراحی شده، هم سناریوی اسلام هراسی را در جهان به طور قاطع کلیک کرده باشند و هم با هزینه مسلمانان روز به روز جوامع ایشان را ضعیف تر نمایند.

بصیرتی از جنس مدافعان حرم

کسی که خواهان عزّت  است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست سخنان پاکیزه به سوی او صعود می ‏کند، و عمل صالح را بالا می ‏برد و آنها که نقشه ‏های بد می ‏کشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود می‏شود (و به جایی نمی ‏رسد).»

در این بین اندیشمندان اسلامی و گروه کثیری ازمسلمانان بصیر  و متعهد به آموزه های اسلامی به فکر چاره ای برای ریشه کن کردن این فتنه بزرگ  بر آمدند، از آنجا که گروه های تکفیری وهابی هیچ کس جز خود را مسلمان و عاقل نمی پندارند و به راحتی حکم به قتل سایر انسان های مظلوم و بی گناه می دهند، عده ای این چنین دریافتند که با این گروهای تکفیری همچون منطق خودشان برخورد نمایند. هر چند از روی اجبار و تحمیل، ولی از روی بصیرت  و آگاهی گروه های از جان گذشته ای به نام مدافعان حرم  را تشکیل دادند. چنانچه حضرت امیر (علیه السلام) از رزمندگان راستین با این صفت یاد می ‏کند که: «حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلی َ اسْیَافِهِمْ [1] بصیرت های خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند.» یعنی اگر در میدان نبرد تیغ می ‏زدند از روی بصیرت بود. 

آیا دفاع از حرم از سر احساس و فقدان معرفت است؟ 

ملاک و معیار ارزشِ دفاع از حرم

در منطق و مکتب اسلام، هر کار و عملی حتی اگر عبادی باشد، دارای ارزش و زیبایی نیست مگر اینکه برای خدای متعال خالص شده باشد. از این رو حتی نماز و سجده در برابر خدای متعال اگر برای رضای دوست و در مسیر صحیح مکتب اسلام نباشد، خالی از ارزش و قیمت است؛ کما اینکه فرهنگ قرآن پیش از این به همگان آموخته است، هر کاری باید برای خدای متعال خالص باشد: « قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی‏ وَ مَحْیایَ وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمینَ؛[سوره انعام، آیات 163-162] بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است. همتایی برای او نیست و به همین مأمور شده ‏ام و من نخستین مسلمانم!»

دفاع از حرم و نجات مسلمانان مظلوم جهان از دست آدم خوارهای تکفیری نیز از این امر مستثنی نیست، از این رو اگر به دنبال این هستیم که این عمل ما نیز یکی از مصادیق عمل صالح  بوده و به عنوان ذخیره ای برای آخرت ثبت شود، می بایست خالی از احساسات و به دور از شهرت طلبی و ریا کاری باشد. هر چند که نمی توان به سادگی این چنین وانمود کرد که، جان فشانی و حضور در معرکه شهادت از سر شهرت طلبی و ریاکاری، و احساسات زودگذر جوانی و بی منطق بوده است. 

ارتباط عمل صالح و دفاع از حرم

در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده است که فرمودند: «إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلی یَدَیْهِ أَوْشَکَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللّه بِعِقابٍ مِنْهُ؛[2] مردم آنگاه که ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار می‏ رود که خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.»

بر اساس آیات قرآن کریم عمل صالح است که به نفع انسان بالا می رود و انسان را نیز ترفیع درجه می بخشد؛ کما اینکه خدای متعال در سوره فاطر می فرماید: «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَ الَّذینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَکْرُ أُولئِکَ هُوَ یَبُورُ؛ [سوره فاطر، آیه 10] کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست سخنان پاکیزه به سوی او صعود می ‏کند، و عمل صالح را بالا می ‏برد و آنها که نقشه ‏های بد می ‏کشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود می‏شود (و به جایی نمی ‏رسد).»
یک مدافع حرم باید خوب بداند عزت و سربلندی در دنیا و آخرت تنها به صرف حضور در جبهه و بدون رعایت قواعد و قوانین اخلاقی و ارزشی حاکم در مکتب اسلام نیست. همان طور که در مطالب پیشین نیز بیان شد برای تطهیر عمل سزاوار است، به دور از هر گونه هوی خواهی و شهرت طلبی و احساسات، با شعور و منطق قرآنی و عقلانی در مصاف با افراطی های تکفیری حاضر شود. یک مدافع حرم لبیک به ندای انسان های مظلومی می دهد که بدون جرم و گناه سر بریده می شوند، و بدون اینکه گناهی مرتکب شوند محکوم به شرک و ارتداد می شوند. در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده است که فرمودند: «إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلی یَدَیْهِ أَوْشَکَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللّه بِعِقابٍ مِنْهُ؛[2] مردم آنگاه که ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار می‏ رود که خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.» 
از این روایت بدرستی این چنین استفاده می شود، اگر مجاهدان و مدافعان حرم با از خود گذشتگی و جان فشانی به مصاف با این ابر ظالمان عصر جاهلیت مدرن نمی رفتند، به زودی می بایست در تهران، قم، مشهد و کرمانشاه شاهد حضور تکفیری ها می بودند. حامیان آمریکایی و صهیونیستی داعش با توجه به اینکه خود مسبب گسترش این ظلم در جهان بوده اند یقیناً به زودی می بایست منتظر آتش گروه های تکفیری در دام خود باشند. 

سخن آخر:

 هر کار شایسته و مفید و سازنده، چه دعوت به سوی حق باشد، چه حمایت از مظلوم، چه مبارزه با ظالم و ستمگر، چه خودسازی و عبادت، چه آموزش و پرورش و خلاصه هر چیز که در این مفهوم وسیع و گسترده داخل است؛ اگر برای خدا و به خاطر رضای او انجام شود، اوج می ‏گیرد و به آسمان لطف پروردگار عروج می ‏کند، و مایه معراج و تکامل صاحب آن، و برخورداری از عزت حق می ‏شود. [3] این همان چیزی است که در سوره ابراهیم آیه 24 به آن اشاره شده «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها: آیا ندیدی خداوند چگونه برای سخن پاکیزه، مثالی زده است؟ همانند درختی پاک که ریشه آن ثابت و برقرار، و شاخه آن در آسمان افراشته، هر زمان میوه‏های خود را به اذن پروردگارش به مشتاقان می‏دهد.»

پی نوشت ها: 
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح): ص209. 
[2]. نهج الفصاحه: ص 323 ، ح 833.
[3]. تفسیر نمونه، ج‏18، ص195. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.